معنی فارسی overcredulousness

B2

زیاد از حد قبول کردن و باور کردن اطلاعات یا داستان‌ها بدون شواهد و دلیل قوی.

An excessive tendency to believe things too easily or readily.

example
معنی(example):

عدم اعتماد او به دیگران باعث شد به هر داستانی که می‌شنید، باور کند.

مثال:

His overcredulousness led him to believe every story he heard.

معنی(example):

در عدم اعتمادش، او تمامی شایعات را بدون سؤال پذیرفت.

مثال:

In her overcredulousness, she accepted all the rumors without question.

معنی فارسی کلمه overcredulousness

:

زیاد از حد قبول کردن و باور کردن اطلاعات یا داستان‌ها بدون شواهد و دلیل قوی.