معنی فارسی overcrowds

B1

جمعیت زیاد به طور غیرمعمول در یک مکان، به ویژه زمانی که به منابع کافی دسترسی نداشته باشند.

A large group of people that exceeds the capacity of a place.

verb
معنی(verb):

To fill beyond reasonable limits, with people, animals, objects or information.

example
معنی(example):

این جشنواره امسال جمعیت زیادی را جلب کرد.

مثال:

The festival attracted large overcrowds this year.

معنی(example):

مترو به دلیل جمعیت زیاد در ساعات شلوغی ناراحت‌کننده بود.

مثال:

The subway was uncomfortable due to overcrowds during rush hour.

معنی فارسی کلمه overcrowds

: معنی overcrowds به فارسی

جمعیت زیاد به طور غیرمعمول در یک مکان، به ویژه زمانی که به منابع کافی دسترسی نداشته باشند.