معنی فارسی overdate

B1

به وضعیتی اشاره دارد که تاریخ یک سند یا مورد خاص به حدی قدیمی یا غیرقابل قبول باشد.

To have a date that is too old to be valid or relevant.

noun
معنی(noun):

A coin in which one date is superimposed over traces of another (due to reuse of a die)

verb
معنی(verb):

To date later than the true or proper period.

example
معنی(example):

سندها تاریخی گذشته داشتند و نیاز به به‌روزرسانی داشتند.

مثال:

The documents were overdate and needed to be updated.

معنی(example):

بد نیست که تاریخ مربوط به کارهایتان را عقب بیندازید.

مثال:

It is not good to overdate your assignments.

معنی فارسی کلمه overdate

: معنی overdate به فارسی

به وضعیتی اشاره دارد که تاریخ یک سند یا مورد خاص به حدی قدیمی یا غیرقابل قبول باشد.