معنی فارسی overdeeply

B1

به معنای بررسی یا تأمل بر چیزی به گونه‌ای که از نظر عاطفی یا منطقی بیش از حد عمیق باشد.

To think about or analyze something in a way that is overly deep, either emotionally or logically.

example
معنی(example):

او در مورد تصمیمش برای رفتن بیش از حد عمیق فکر کرد.

مثال:

She thought overdeeply about her decision to move.

معنی(example):

تحلیل بیش از حد عمیق وضعیت می‌تواند منجر به سردرگمی شود.

مثال:

Overdeeply analyzing the situation can cause confusion.

معنی فارسی کلمه overdeeply

:

به معنای بررسی یا تأمل بر چیزی به گونه‌ای که از نظر عاطفی یا منطقی بیش از حد عمیق باشد.