معنی فارسی overdiscouragement
B1بیش از حد دلسرد کردن، وضعیت یا عملی که در آن فرد یا گروهی به طور مکرر تحت فشار و انتقاد قرار میگیرد و این باعث از دست رفتن انگیزه و اشتیاق آنها میشود.
The state of feeling discouraged excessively, impacting motivation and performance.
- NOUN
example
معنی(example):
بیش از حد دلسرد کردن ورزشکاران جوان میتواند به عملکرد آینده آنها آسیب برساند.
مثال:
The overdiscouragement of young athletes can harm their future performance.
معنی(example):
بیش از حد دلسرد کردن در محل کار ممکن است به گردش بالای نیروی کار منجر شود.
مثال:
Overdiscouragement in the workplace may lead to high employee turnover.
معنی فارسی کلمه overdiscouragement
:
بیش از حد دلسرد کردن، وضعیت یا عملی که در آن فرد یا گروهی به طور مکرر تحت فشار و انتقاد قرار میگیرد و این باعث از دست رفتن انگیزه و اشتیاق آنها میشود.