معنی فارسی overdiversifying

B1

عملی است که در آن شرکت‌ها تصمیم به تنوع بیش از حد می‌گیرند و ممکن است به نتایج منفی منجر شود.

The act or process of diversifying excessively, often with negative consequences.

example
معنی(example):

روند تنوع بیش از حد می‌تواند به یک شرکت آسیب بزند تا اینکه به آن کمک کند.

مثال:

The trend of overdiversifying can harm rather than help a company.

معنی(example):

تنوع بیش از حد در بازار فعلی ممکن است یک استراتژی هوشمندانه نباشد.

مثال:

Overdiversifying in the current market might not be a smart strategy.

معنی فارسی کلمه overdiversifying

: معنی overdiversifying به فارسی

عملی است که در آن شرکت‌ها تصمیم به تنوع بیش از حد می‌گیرند و ممکن است به نتایج منفی منجر شود.