معنی فارسی overdoctrinize

B1

عملی است که در آن اصول و نظریات به قدری سخت و انعطاف‌ناپذیر می‌شوند که به پیشرفت منفی می‌انجامند.

To impose overly rigid doctrines on a subject or practice.

example
معنی(example):

برخی از معلمان تمایل دارند روش‌های تدریس خود را به شدت دکترینال کنند.

مثال:

Some educators tend to overdoctrinize their teaching methods.

معنی(example):

دکترینال کردن بیش از حد می‌تواند توانایی تفکر انتقادی دانش‌آموزان را محدود کند.

مثال:

To overdoctrinize can limit students' ability to think critically.

معنی فارسی کلمه overdoctrinize

: معنی overdoctrinize به فارسی

عملی است که در آن اصول و نظریات به قدری سخت و انعطاف‌ناپذیر می‌شوند که به پیشرفت منفی می‌انجامند.