معنی فارسی overdramatised

B1

به صورت اغراق‌آمیز، به گونه‌ای که چیزی را بیشتر از واقعیت خود نمایش دهد و یا بزرگ کند.

Portrayed in a manner that exaggerates the seriousness or impact of the situation.

verb
معنی(verb):

To dramatize to excess; to make overdramatic.

example
معنی(example):

این فیلم به خاطر اغراق‌آمیز بودنش مورد انتقاد قرار گرفت.

مثال:

The movie was criticized for being overdramatised.

معنی(example):

بسیاری از داستان‌ها واقعیت رویدادهای تاریخی را به طور اغراق‌آمیز نشان داده‌اند.

مثال:

Many stories have overdramatised the reality of historical events.

معنی فارسی کلمه overdramatised

: معنی overdramatised به فارسی

به صورت اغراق‌آمیز، به گونه‌ای که چیزی را بیشتر از واقعیت خود نمایش دهد و یا بزرگ کند.