معنی فارسی overdrunk

B1

به معنای مست بودن به دلیل نوشیدن بیش از حد، به طور خاص در زمان حال یا گذشته.

To be in a state of drunkenness due to excessive drinking.

verb
معنی(verb):

To drink to excess

example
معنی(example):

او بیش از حد مست بود و نمی‌توانست راه خانه را پیدا کند.

مثال:

He was overdrunk and couldn't find his way home.

معنی(example):

بعد از شام، او احساس کرد که بیش از حد مست شده و تصمیم گرفت استراحت کند.

مثال:

After the dinner, she felt overdrunk and decided to rest.

معنی فارسی کلمه overdrunk

: معنی overdrunk به فارسی

به معنای مست بودن به دلیل نوشیدن بیش از حد، به طور خاص در زمان حال یا گذشته.