معنی فارسی overdunged
B1کود دادن به حد زیاد؛ حالتی که در آن خاک بیش از حد با کود تغذیه میشود.
The condition of having been fertilized excessively; can harm plant growth.
- VERB
example
معنی(example):
باغ بیش از حد کود داده شد و باعث شد که گیاهان برای رشد مشکل داشته باشند.
مثال:
The garden became overdunged, causing the plants to struggle to grow.
معنی(example):
او متوجه شد که تلاشهای او خاک را بیش از حد کود داده است.
مثال:
She realized her efforts had overdunged the soil.
معنی فارسی کلمه overdunged
:
کود دادن به حد زیاد؛ حالتی که در آن خاک بیش از حد با کود تغذیه میشود.