معنی فارسی overelegant
B1بیش از حد زیبا و ظریف، به طوری که به نظر میرسد غیرطبیعی یا غیرقابل دسترسی.
Viewed as excessively elegant, often implying a lack of balance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لباس او خیلی زرق و برقدار بود، تقریبا افراطی در زیبایی.
مثال:
Her outfit was overly ornate, almost overelegant.
معنی(example):
او طراحی را به عنوان افراطی در زیبایی توصیف کرد و از سادگی آن کمبودش را یاد کرد.
مثال:
He described the design as overelegant and lacking simplicity.
معنی فارسی کلمه overelegant
:
بیش از حد زیبا و ظریف، به طوری که به نظر میرسد غیرطبیعی یا غیرقابل دسترسی.