معنی فارسی overemphatical
B1بدون نیاز به تأکید یا شعور اجتماعی برای یک موضوع خاص.
Characterized by excessive emphasis or insistence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او رویکردی بیش از حد تأکیدی به بحث در مورد موضوعات حساس دارد.
مثال:
He has an overemphatical approach to discussing sensitive topics.
معنی(example):
بیانهای بیش از حد تأکیدی او باعث شد که نتوانیم او را جدی بگیریم.
مثال:
Her overemphatical expressions made it hard to take her seriously.
معنی فارسی کلمه overemphatical
:
بدون نیاز به تأکید یا شعور اجتماعی برای یک موضوع خاص.