معنی فارسی overenviousness
B1حس حسادت زیاد، به ویژه به عنوان یک حالت ذهنی منفی که میتواند بر روابط تأثیر منفی بگذارد.
The state of being excessively envious or jealous.
- NOUN
example
معنی(example):
حس حسادت زیاد او در طول مراسم جوایز آشکار بود.
مثال:
Her overenviousness was evident during the awards ceremony.
معنی(example):
او با حس حسادت زیاد مشکل داشت، به ویژه در جمعهای دوستانه.
مثال:
He struggled with overenviousness, especially at gatherings.
معنی فارسی کلمه overenviousness
:
حس حسادت زیاد، به ویژه به عنوان یک حالت ذهنی منفی که میتواند بر روابط تأثیر منفی بگذارد.