معنی فارسی overexacting

B1

بیش از حد سخت‌گیر و دقیق، معمولاً به افرادی که تلاش زیادی می‌کنند.

Excessively demanding and precise, usually toward those who are trying hard.

example
معنی(example):

طبیعت بیش از حد سخت‌گیر معلم یادگیری را استرس‌زا کرد.

مثال:

The overexacting nature of the tutor made learning stressful.

معنی(example):

استانداردهای بیش از حد سخت‌گیر او اغلب دانش‌آموزانش را مأیوس می‌کرد.

مثال:

Her overexacting standards often discouraged her students.

معنی فارسی کلمه overexacting

: معنی overexacting به فارسی

بیش از حد سخت‌گیر و دقیق، معمولاً به افرادی که تلاش زیادی می‌کنند.