معنی فارسی overexertedly

B1

به طور بیش از حد تلاش کردن، به هیچ وجه و به بارزترین حالت ممکن.

In a manner that involves excessive effort or exertion.

example
معنی(example):

او در طول ارائه به طور بیش از حد تلاش کرد تا صحبت کند.

مثال:

He spoke overexertedly during the presentation.

معنی(example):

معلم موضوع پیچیده را به طور بیش از حد توضیح داد.

مثال:

The teacher overexertedly explained the complex topic.

معنی فارسی کلمه overexertedly

: معنی overexertedly به فارسی

به طور بیش از حد تلاش کردن، به هیچ وجه و به بارزترین حالت ممکن.