معنی فارسی overexquisite
B2به طرز زیبا و ظریف به طور بیش از حد و با جزئیات افراطی.
Excessively exquisite; characterized by extreme delicacy and refinement.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی جواهرات برای استفاده روزمره بیش از حد زیبا بود.
مثال:
The design of the jewelry was overexquisite for everyday wear.
معنی(example):
این وعده غذایی بیش از حد زیبا بود و طعمهایی که زبان را خوشایند میکرد.
مثال:
The meal was overexquisite, with flavors that dazzled the palate.
معنی فارسی کلمه overexquisite
:
به طرز زیبا و ظریف به طور بیش از حد و با جزئیات افراطی.