معنی فارسی overfalls
B1فشار شدید آب که به سمت پایین فرو میریزد و معمولاً به شکل آبشار کوچک یا افت آب به وجود میآید.
A sudden drop in water level, typically in a river or waterfall, creating a rapid flow.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A turbulent section of a body of water, caused by strong currents passing over submerged ridges.
verb
معنی(verb):
To fall over (something).
معنی(verb):
To attack (someone).
معنی(verb):
To fall over.
example
معنی(example):
رودخانه چندین افت آب داشت که قایقسواری را دشوار کرد.
مثال:
The river had several overfalls that made boating tricky.
معنی(example):
افتهای آب در آبشار منظرهای زیبا خلق کردند.
مثال:
The overfalls in the waterfall created a beautiful sight.
معنی فارسی کلمه overfalls
:
فشار شدید آب که به سمت پایین فرو میریزد و معمولاً به شکل آبشار کوچک یا افت آب به وجود میآید.