معنی فارسی overfatiguing

B2

خستگی بیش از حد به شرایطی اشاره دارد که کار یا فعالیت بسیار طولانی و سنگین می‌تواند منجر به خستگی شدید شود.

The condition of causing excessive fatigue through continuous work or activity.

example
معنی(example):

برنامه کاری خسته‌کننده او بر سلامت او تأثیر منفی گذاشت.

مثال:

His overfatiguing work schedule took a toll on his health.

معنی(example):

آنها در مورد خسته کردن بیش از حد خود در طول تمرین هشدار دادند.

مثال:

They warned against overfatiguing oneself during training.

معنی فارسی کلمه overfatiguing

: معنی overfatiguing به فارسی

خستگی بیش از حد به شرایطی اشاره دارد که کار یا فعالیت بسیار طولانی و سنگین می‌تواند منجر به خستگی شدید شود.