معنی فارسی overfertile
B2به معنای وضعیت زمین یا مکانی که به طور غیرطبیعی قادر به تولید محصول است.
Describing land or soil that is excessively productive and fertile.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زمین به قدری بارور بود که در تمام طول سال محصولات تولید میکرد.
مثال:
The land was so overfertile that it produced crops all year round.
معنی(example):
برخی مناطق بسیار بارور هستند که میتواند منجر به مشکلاتی در مدیریت شیوههای کشاورزی شود.
مثال:
Certain areas are overfertile, which can lead to difficulties in managing agricultural practices.
معنی فارسی کلمه overfertile
:
به معنای وضعیت زمین یا مکانی که به طور غیرطبیعی قادر به تولید محصول است.