معنی فارسی overfervently
B1به شدت، با اشتیاق و حرارت زیاد، به ویژه در بیان احساسات.
In an excessively passionate or enthusiastic manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به شدت درباره کتاب مورد علاقهاش صحبت کرد.
مثال:
She spoke overfervently about her favorite book.
معنی(example):
او به شدت از موضع خود در طول مناظره دفاع کرد.
مثال:
He overfervently defended his position during the debate.
معنی فارسی کلمه overfervently
:
به شدت، با اشتیاق و حرارت زیاد، به ویژه در بیان احساسات.