معنی فارسی overflourish

B2

افراط در تجمل یا تزیین، به ویژه در بیان موفقیت‌ها یا مهارت‌ها.

To embellish or exaggerate in a showy manner.

example
معنی(example):

او معمولاً دستاوردهایش را به طور افراطی بزرگ می‌کند.

مثال:

He tends to overflourish his achievements.

معنی(example):

آنها نباید ارائه خود را به طور افراطی بزرگ کنند تا از سردرگمی جلوگیری کنند.

مثال:

They should not overflourish their presentation to avoid confusion.

معنی فارسی کلمه overflourish

: معنی overflourish به فارسی

افراط در تجمل یا تزیین، به ویژه در بیان موفقیت‌ها یا مهارت‌ها.