معنی فارسی overfulfills

B1

بیش از حد انجام دادن، به معنای برآورده کردن چیزی به طرز بیشتری از آنچه که بالتبه انتظار می‌رود.

To exceed the level of fulfillment of an obligation or expectation.

verb
معنی(verb):

To fulfill (a quota etc) more than is necessary

example
معنی(example):

او اغلب وعده‌هایش را بیش از حد انجام می‌دهد.

مثال:

He often overfulfills his promises.

معنی(example):

او انتظارات مشتریانش را بیش از حد برآورده می‌کند.

مثال:

She overfulfills the expectations of her clients.

معنی فارسی کلمه overfulfills

: معنی overfulfills به فارسی

بیش از حد انجام دادن، به معنای برآورده کردن چیزی به طرز بیشتری از آنچه که بالتبه انتظار می‌رود.