معنی فارسی overfunded

B2

حدوداً معادل با تأمین مالی بیش از حد یک پروژه یا برنامه به شکلی که نیازها برآورده شود.

Having received more funding than is necessary or typical.

verb
معنی(verb):

To supply with more funds than necessary or appropriate

example
معنی(example):

ابتکار بیش از حد تأمین مالی شده، دو برابر بودجه مورد انتظار را دریافت کرد.

مثال:

The overfunded initiative received double the expected budget.

معنی(example):

به دلیل پروژه‌های بیش از حد تأمین مالی شده، منابع به طور نامتوازن توزیع شده‌اند.

مثال:

Due to overfunded projects, resources are spread too thin.

معنی فارسی کلمه overfunded

: معنی overfunded به فارسی

حدوداً معادل با تأمین مالی بیش از حد یک پروژه یا برنامه به شکلی که نیازها برآورده شود.