معنی فارسی overfurnished

B1

اتاقی که به طرز غیرضروری با اشیاء و مبلمان پر شده است و باعث شلوغی و عدم راحتی در فضا می‌شود.

Having more furniture or decorations than necessary, leading to a crowded or cluttered appearance.

example
معنی(example):

اتاق هتل بیش از حد مبله شده بود و احساس شلوغی می‌کرد.

مثال:

The hotel room was overfurnished, making it feel cluttered.

معنی(example):

یک اتاق بیش از حد مبله شده می‌تواند از زیبایی کلی فضا کم کند.

مثال:

An overfurnished room can detract from the overall aesthetic.

معنی فارسی کلمه overfurnished

: معنی overfurnished به فارسی

اتاقی که به طرز غیرضروری با اشیاء و مبلمان پر شده است و باعث شلوغی و عدم راحتی در فضا می‌شود.