معنی فارسی overgenially
B1به معنای انجام کارها بهطور بیش از حد دوستانه و با افراط در گرمی و خوشامدی.
In an excessively genial manner.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور دوستانه و با سخاوت صحبت کرد تا تازهواردها احساس خوشامد بکنند.
مثال:
He spoke overgenially to make the newcomers feel welcomed.
معنی(example):
او بهطور دوستانه و با سخاوت به همه کمک کرد.
مثال:
She overgenially offered her assistance to everyone.
معنی فارسی کلمه overgenially
:
به معنای انجام کارها بهطور بیش از حد دوستانه و با افراط در گرمی و خوشامدی.