معنی فارسی overgoads

B1

حالت یا عملی که در آن فرد به طور مکرر و به شدت تحریک می‌شود.

Instances of excessive provocation or pressure.

example
معنی(example):

تحریک‌های بیش از حد فروشنده تصمیم‌گیری را برای خریدار دشوارتر کرد.

مثال:

The seller's overgoads made the decision more difficult for the buyer.

معنی(example):

تحریک‌های بیش از حد می‌تواند قضاوت فرد را در شرایط بحرانی منحرف کند.

مثال:

Overgoads can skew a person's judgment in critical situations.

معنی فارسی کلمه overgoads

: معنی overgoads به فارسی

حالت یا عملی که در آن فرد به طور مکرر و به شدت تحریک می‌شود.