معنی فارسی overgone

B1

اوورگون به حالتی اشاره دارد که چیزی از مرحله‌ای عبور کرده و دچار تغییر یا تحول شده است.

Having experienced or undergone a transition or transformation.

example
معنی(example):

بحث خیلی از جزئیات غیرضروری عبور کرده بود بدون اینکه به نتیجه‌ای برسد.

مثال:

The discussion had overgone too many unnecessary details without reaching a conclusion.

معنی(example):

پروژه تغییرات گسترده‌ای را از زمان شروع خود از سر گذرانده بود.

مثال:

The project had overgone extensive changes since its inception.

معنی فارسی کلمه overgone

: معنی overgone به فارسی

اوورگون به حالتی اشاره دارد که چیزی از مرحله‌ای عبور کرده و دچار تغییر یا تحول شده است.