معنی فارسی overgrazed
B1بیش از حد چرا شده، به زمینی اطلاق میشود که برای مدت زمان زیادی به طور مداوم مورد چرا قرار گرفته است.
Describes land that has been grazed excessively leading to degradation.
- verb
verb
معنی(verb):
To graze land excessively, to the detriment of the land and its vegetation
معنی(verb):
To allow animals to graze excessively
example
معنی(example):
زمین به دلیل بیش از حد چرا کردن دیگر علف تولید نمیکند.
مثال:
The land has become overgrazed and no longer produces grass.
معنی(example):
چراگاههای بیش از حد چرا کرده ممکن است سالها طول بکشد تا به حالت اولیه خود بازگردند.
مثال:
Overgrazed pastures can take years to recover.
معنی فارسی کلمه overgrazed
:
بیش از حد چرا شده، به زمینی اطلاق میشود که برای مدت زمان زیادی به طور مداوم مورد چرا قرار گرفته است.