معنی فارسی overgreasy

B1

خیلی چرب، به مقدار زیادی چربی که ممکن است خوشایند نباشد.

Too greasy, having an excessive amount of grease or oil.

example
معنی(example):

غذا خیلی چرب بود و باعث شد احساس بیماری کنم.

مثال:

The food was overgreasy and made me feel sick.

معنی(example):

موی خیلی چرب او نیاز به شستن داشت.

مثال:

Her overgreasy hair needed to be washed.

معنی فارسی کلمه overgreasy

: معنی overgreasy به فارسی

خیلی چرب، به مقدار زیادی چربی که ممکن است خوشایند نباشد.