معنی فارسی overgreatly

B1

به طور بیش از حد بزرگ، به صورت زیاده از حد و غیرمعمول.

In an excessively great manner; more than what is appropriate.

example
معنی(example):

او به شدت دستاوردهایش را بزرگنمایی کرد.

مثال:

She overgreatly exaggerated her achievements.

معنی(example):

او به شدت خوشحالی‌اش را در این رویداد ابراز کرد.

مثال:

He overgreatly expressed his happiness at the event.

معنی فارسی کلمه overgreatly

: معنی overgreatly به فارسی

به طور بیش از حد بزرگ، به صورت زیاده از حد و غیرمعمول.