معنی فارسی overhated

B1

در معرض نفرت بیش از حد قرار گرفتن.

To have been excessively hated.

example
معنی(example):

برخی از مردم احساس می‌کنند که آن هنرمند بیش از حد نفرت شده است.

مثال:

Some people feel that the artist was overhated.

معنی(example):

به خاطر یک اظهارنظر جنجالی بیش از حد از او نفرت کردند.

مثال:

He was overhated due to a controversial statement.

معنی فارسی کلمه overhated

: معنی overhated به فارسی

در معرض نفرت بیش از حد قرار گرفتن.