معنی فارسی overhearty
B1به معنای بیش از حد گرم و صمیمی، به ویژه در برخورد با دیگران.
Excessively hearty or warm in manner.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خنده سرزندهاش اتاق را پر از شادی کرد.
مثال:
His overhearty laugh filled the room with joy.
معنی(example):
او به مهمانانش خوشامدگرمی سرزنده و گرم داد.
مثال:
She gave an overhearty welcome to her guests.
معنی فارسی کلمه overhearty
:
به معنای بیش از حد گرم و صمیمی، به ویژه در برخورد با دیگران.