معنی فارسی overhill
B1عبور از فراز تپهها یا بلندیها، در اشاره به مسیری که دشوار است.
To traverse or go over hills or elevated areas, often implying a challenging journey.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها مجبور بودند که بر فراز تپهها برای رسیدن به محل اردوگاه صعود کنند.
مثال:
They had to climb overhill to reach the campsite.
معنی(example):
این مسیر به فراز تپهها میرسد و به منظرهای خیرهکننده میرسد.
مثال:
The trail leads overhill to a stunning viewpoint.
معنی فارسی کلمه overhill
:
عبور از فراز تپهها یا بلندیها، در اشاره به مسیری که دشوار است.