معنی فارسی overhugeness
B1بزرگی بیش از حد، به معنای اندازه یا شدت زیاد.
The condition of being excessively large.
- NOUN
example
معنی(example):
بزرگی بیش از حد مرکز خرید جدید همه را به گفتگو واداشت.
مثال:
The overhugeness of the new mall had everyone talking.
معنی(example):
بزرگی بیش از حد آرزوهای او همکارانش را تحت تاثیر قرار داد.
مثال:
Her overhugeness of ambition impressed her colleagues.
معنی فارسی کلمه overhugeness
:
بزرگی بیش از حد، به معنای اندازه یا شدت زیاد.