معنی فارسی overimmunized
B1فرد یا موجود زندهای که به طور بیش از حد واکسینه شده است.
Having received excessive immunizations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سگ بیش از حد واکسینه شده باید تحت نظر برای هر گونه عوارض جانبی احتمالی باشد.
مثال:
The overimmunized dog had to be monitored for any possible side effects.
معنی(example):
متخصصان هشدار دادند که جمعیتهای بیش از حد واکسینه شده ممکن است با مشکلات سلامتی مواجه شوند.
مثال:
Experts warned that overimmunized populations might face health issues.
معنی فارسی کلمه overimmunized
:
فرد یا موجود زندهای که به طور بیش از حد واکسینه شده است.