معنی فارسی overimpressing
B1به معنای وارد کردن تأثیر زیاد یا غیرمتعارف روی کسی یا چیزی است.
The act of making an excessive impression on someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند سبک خود را به شدت برروی بوم منتقل میکند.
مثال:
The artist is overimpressing her style on the canvas.
معنی(example):
او تمایل دارد در مکالمات افکارش را به شدت منتقل کند.
مثال:
He tends to overimpress his thoughts in conversations.
معنی فارسی کلمه overimpressing
:
به معنای وارد کردن تأثیر زیاد یا غیرمتعارف روی کسی یا چیزی است.