معنی فارسی overkindly

B1

به طور بیش از حد مهربان، به معنای اقدام یا گفتاری که فراتر از حد معمول مهربانی است.

In an excessively kind manner; showing too much kindness.

example
معنی(example):

او با لحن بیش از حد مهربانی با او صحبت کرد که او را ناراحت کرد.

مثال:

He spoke overkindly to her, which made her uncomfortable.

معنی(example):

او به طور بیش از حد مهربانانه‌ای پیشنهاد کمک داد، حتی زمانی که نیازی نبود.

مثال:

She overkindly offered to help, even when it wasn't needed.

معنی فارسی کلمه overkindly

: معنی overkindly به فارسی

به طور بیش از حد مهربان، به معنای اقدام یا گفتاری که فراتر از حد معمول مهربانی است.