معنی فارسی overlain
B2 /oʊ.vɚ.leɪn/پوشانده شده یا قرار گرفته بر روی چیزی دیگر، معمولا به صورت ثابت.
Having been covered or placed on top of something else, usually in a permanent way.
- verb
verb
معنی(verb):
To lie over or upon
معنی(verb):
To suffocate by lying upon
example
معنی(example):
لایهٔ سنگی توسط رسوب پوشانده شده است.
مثال:
The rock layer has been overlain by sediment.
معنی(example):
کف قدیمی با کاشیهای جدید پوشانده شده بود.
مثال:
The old floor was overlain with new tiles.
معنی فارسی کلمه overlain
:
پوشانده شده یا قرار گرفته بر روی چیزی دیگر، معمولا به صورت ثابت.