معنی فارسی overlast
B1بیش از حد و به صورت غیرعادی طولانی شدن یا تأثیر گذاشتن.
To exceed normal duration or effect; to last longer than expected.
- VERB
example
معنی(example):
اطمینان حاصل کنید که اثرات طوفان بیش از حد بر تعمیرات تأثیر نگذارد.
مثال:
Make sure that the effects of the storm do not overlast the repairs.
معنی(example):
خسارات ناشی از سیلاب به نظر میرسید که فراتر از تمام انتظارات قبلی بود.
مثال:
The damages from the flood seemed to overlast all previous expectations.
معنی فارسی کلمه overlast
:
بیش از حد و به صورت غیرعادی طولانی شدن یا تأثیر گذاشتن.