معنی فارسی overlettered

B1

توضیحات یا نوشتار بیشتر از حد نیاز که می‌تواند مفهوم را مبهم کند.

Having an excess of explanation or writing that may obscure the main point.

example
معنی(example):

او کار خود را بیش از حد توضیحی می‌دانست و جزئیات غیرضروری را حذف کرد.

مثال:

He considered his work to be overlettered and removed unnecessary details.

معنی(example):

دستورالعمل‌های بیش از حد توضیحی کارکنان جدید را دچار سردرگمی کرد.

مثال:

The overlettered instructions confused the new employees.

معنی فارسی کلمه overlettered

: معنی overlettered به فارسی

توضیحات یا نوشتار بیشتر از حد نیاز که می‌تواند مفهوم را مبهم کند.