معنی فارسی overlubricated

B1

به وضعیتی گفته می‌شود که در آن یک دستگاه یا قسمت، بیش از حد لازم روغن‌کاری شده است.

Having been lubricated excessively.

example
معنی(example):

قطعات بیش از حد روغن‌کاری شده بودند که باعث تجمع چربی شد.

مثال:

The parts were overlubricated, leading to a buildup of grease.

معنی(example):

ما مجبور شدیم موتور را پاک کنیم زیرا بیش از حد روغن‌کاری شده بود.

مثال:

We had to clean the engine because it was overlubricated.

معنی فارسی کلمه overlubricated

: معنی overlubricated به فارسی

به وضعیتی گفته می‌شود که در آن یک دستگاه یا قسمت، بیش از حد لازم روغن‌کاری شده است.