معنی فارسی overmagnetically
B1به طور جذاب و جاذب بیش از حد؛ به طوری که توجه را شدیداً جلب کند.
In an excessively magnetic manner; highly engaging and attractive.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور بیش از حد مغناطیسی لبخند زد و توجه همه را جلب کرد.
مثال:
She smiled overmagnetically, drawing everyone's attention.
معنی(example):
او به طور بیش از حد مغناطیسی صحبت کرد و شنوندگانش را به طور کامل مشغول کرد.
مثال:
He spoke overmagnetically, engaging his listeners fully.
معنی فارسی کلمه overmagnetically
:
به طور جذاب و جاذب بیش از حد؛ به طوری که توجه را شدیداً جلب کند.