معنی فارسی overmask
B1ماسکگذاری بیش از حد، به معنای پوشاندن یا پنهان کردن با مواد اضافی است.
To mask something excessively, often resulting in the loss of original features
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند تصمیم گرفت تابلوهایش را برای عمق بیشتر بیش از حد ماسک کند.
مثال:
The artist decided to overmask her paintings for added depth.
معنی(example):
نشانهگذاری بیش از حد گاهی میتواند طراحی اصلی را پنهان کند.
مثال:
Overmasking can sometimes obscure the original design.
معنی فارسی کلمه overmask
:
ماسکگذاری بیش از حد، به معنای پوشاندن یا پنهان کردن با مواد اضافی است.