معنی فارسی overmill

B1

بیش از حد آسیاب کردن، فرایندی که در آن مواد بیشتر از حد لازم تحت فرایند آسیاب قرار می‌گیرند.

To mill something excessively.

example
معنی(example):

کارخانه تصمیم گرفت مواد خام را بیش از حد آسیاب کند تا کیفیت را تضمین کند.

مثال:

The factory decided to overmill the raw materials to ensure quality.

معنی(example):

بیش از حد آسیاب کردن می‌تواند منجر به تغییر در بافت محصول شود.

مثال:

Overmilling can lead to changes in the texture of the product.

معنی فارسی کلمه overmill

: معنی overmill به فارسی

بیش از حد آسیاب کردن، فرایندی که در آن مواد بیشتر از حد لازم تحت فرایند آسیاب قرار می‌گیرند.