معنی فارسی overmodifying
B1بیش از حد اصلاح کردن به روند انجام تغییرات اضافی در یک شیء یا مفهوم اشاره دارد که میتواند به از دست رفتن اصالت و ویژگیهای اصلی آن منجر شود.
The act of excessively modifying something, leading to potential loss of its original character or value.
- VERB
example
معنی(example):
او به طور مداوم آثار هنری خود را بیش از حد اصلاح میکند و آن را کمتر اصیل میکند.
مثال:
She keeps overmodifying her artwork, making it less authentic.
معنی(example):
اصلاح بیش از حد میتواند جوهره یک طراحی را خراب کند.
مثال:
Overmodifying can ruin the essence of a design.
معنی فارسی کلمه overmodifying
:
بیش از حد اصلاح کردن به روند انجام تغییرات اضافی در یک شیء یا مفهوم اشاره دارد که میتواند به از دست رفتن اصالت و ویژگیهای اصلی آن منجر شود.