معنی فارسی overnarrowly

B1

به شکل بسیار محدود، به معنی داشتن دیدگاهی باریک و متمرکز بر جنبه‌های خاص است.

In a manner that is overly narrow in scope or detail.

example
معنی(example):

او به طور بسیار محدودی مسئله را تعریف کرد و عوامل کلیدی را از دست داد.

مثال:

He overnarrowly defined the problem, missing key factors.

معنی(example):

فکر کردن به شکل بسیار محدود می‌تواند به راه‌حل‌های ناقص منجر شود.

مثال:

Thinking overnarrowly can lead to incomplete solutions.

معنی فارسی کلمه overnarrowly

: معنی overnarrowly به فارسی

به شکل بسیار محدود، به معنی داشتن دیدگاهی باریک و متمرکز بر جنبه‌های خاص است.