معنی فارسی overpayment
B2پرداخت بیش از حد، هزینه‌ای که بیشتر از مبلغ واقعی یا لازم است.
The act of paying more than what is owed or required.
- noun
noun
معنی(noun):
Payment exceeding the amount actually due.
مثال:
The employer sued to recover overpayment of wages.
example
معنی(example):
شرکت به دلیل پرداخت بیش از حد یک بازپرداخت صادر کرد.
مثال:
The company issued a refund due to an overpayment.
معنی(example):
او متوجه پرداخت اضافی خود در فروشگاه شد و برای تفاوت آن برگشت.
مثال:
She realized her overpayment at the store and returned for the difference.
معنی فارسی کلمه overpayment
:
پرداخت بیش از حد، هزینه‌ای که بیشتر از مبلغ واقعی یا لازم است.
