معنی فارسی overpays

B1

پرداخت مقدار بیشتری از آنچه که باید برای یک کالا یا خدمت.

To pay more than is necessary or required for something.

verb
معنی(verb):

To pay too much.

معنی(verb):

To be more than an ample reward for.

example
معنی(example):

او اغلب برای خریدهایش بیشتر از حد لازم پرداخت می‌کند چون قیمت‌ها را بررسی نمی‌کند.

مثال:

She often overpays for her groceries by not checking prices.

معنی(example):

او هر ماه به دلیل اشتباهات، بیشتر از حد لازم صورتحساب‌هایش را پرداخت می‌کند.

مثال:

He overpays his bills every month due to errors.

معنی فارسی کلمه overpays

: معنی overpays به فارسی

پرداخت مقدار بیشتری از آنچه که باید برای یک کالا یا خدمت.