معنی فارسی overplay one's hand

B2

زیاد بزرگ کردن قدرت یا موقعیتی که دارید، به طوری که عواقب منفی به همراه داشته باشد.

To act in a way that shows more strength or capability than is warranted, often leading to negative outcomes.

example
معنی(example):

در بازی پوکر، ممکن است دست خود را خیلی بزرگ کنید و ببازید.

مثال:

In poker, you can overplay your hand and lose.

معنی(example):

او هنگام تلاش برای مذاکره بر سر یک توافق بهتر، دست خود را خیلی بزرگ کرد.

مثال:

He overplayed his hand when trying to negotiate a better deal.

معنی فارسی کلمه overplay one's hand

:

زیاد بزرگ کردن قدرت یا موقعیتی که دارید، به طوری که عواقب منفی به همراه داشته باشد.