معنی فارسی overpopular
B2وقتی که چیزی یا کسی به قدری محبوب میشود که ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد.
When something or someone becomes so popular that it may bring about issues.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آن آهنگ بیش از حد محبوب شد و مداوم در رادیو پخش میشد.
مثال:
That song became overpopular, playing on the radio constantly.
معنی(example):
بیش از حد محبوب بودن میتواند باعث واکنش منفی علیه هنرمند شود.
مثال:
Being overpopular can lead to backlash against the artist.
معنی فارسی کلمه overpopular
:
وقتی که چیزی یا کسی به قدری محبوب میشود که ممکن است مشکلاتی را به همراه داشته باشد.